مارشال: استلا تا حالا جنگ ستارهگان رو ندیده؟! تد! تنها کسانی که در کل دنیا جنگ ستارهگان رو ندیدن شخصیتهای داخلش هستن، فقط هم به خاطر اینکه توش زندهگی میکنن! تد بهت گفتم که هنوز این دختر رو خوب نشناختی. اگر بهش نشون بدی و خوشش نیاد چی؟
تد: آروم باش اون فقط یه فیلمه.
مارشال: ببین این فیلمیه که تو در تمام عمرت عاشقش بودی و اگر اون خوشش نیاد.. این مثل یک تست میمونه که شماها چهقدر با هم سازگار هستید.
تد: ببین اون فقط یه فیلمه! فقط یه فیلم!
[بعد از تماشای دوبارهی فیلم]
تد: اگه استلا از این فیلم خوشش نیاد نمیتونم باهاش ازدواج کنم.
[بعد از نشان دادن فیلم به استلا]
استلا: عاشقش شدم!
تد: آره آره! دارم با زنی ازدواج میکنم که نه تنها خیلی سکسیه بلکه جنگ ستارهگان هم دوس داره! من برم شامپاین باز کنم.
مارشال: حالت ازش به هم خورد نه؟
استلا: آه خیلی مسخره بود. واقعن از کجا میفهمن اون خرس دوپا چی میگه؟!
مارشال: ببین استلا این فیلمیه که تد همیشه دوست داشته. وقتی که مریضه نگاش میکنه، توی روزای بارونی پاییز نگاش میکنه، شب کریسمس نگاش میکنه. تد جنگ ستارهگان رو در سلامتی و بیماری میبینه. در لحظات غم و خوشی. واقعن میتونی تظاهر کنی از یه فیلم خوشت میاد در حالیکه ازش متنفری؟ اونم برای تمام زندهگیت؟
استلا: آره میتونم.
مارشال: خب پس تد آدم خوششانسیه.
Season4.Episode1
IMDb