جان گیوینگ: چی شده فرانک؟ پاهات سست شده؟ تصمیم گرفتی که همینجا راحتتری؟ با همین ناامیدی و خالی بودن؟ چیه؟ زدم تو خال؟ حتا تعجب نمیکنم واسه اینکه از اینجا نرید زدی حاملهش کردی تا در تمام طول زندهگیش پشت اون لباس حاملهگی قایم بشه تا هیچوقت نفهمه دلیلش برای زندهگی کردن چیه.
Showing posts with label Leonardo DiCaprio. Show all posts
Showing posts with label Leonardo DiCaprio. Show all posts
September 07, 2016
September 05, 2016
Revolutionary Road
اپریل: تو واقعن دلت یه بچهی دیگه میخواد؟ زودباش بهم بگو. راستشو بهم بگو. حقیقت رو بهم بگو. یادت میاد؟ یه زمانی عادت داشتیم با حقیقت زندهگی کنیم؛ و میدونی چی در مورد حقیقت خوبه؟ همه میدونن که حقیقت خوبه حتا اگر مدتها بدون اون زندهگی کرده باشن. هیچکس حقیقت رو فراموش نمیکنه فقط دروغگوی بهتری میشه!
September 04, 2016
Revolutionary Road
فرانک: تو فقط به من بگو وقتی بیرون داری کار میکنی من باید توی خونه چی کار کنم؟
اپریل: چرا متوجه نیستی؟ این کل ایدهمونه. تو کاری رو انجام میدی که هفت سال پیش میخواستی انجام بدی. الآن وقتشو داری. برای اولین بار توی عمرت فرصت داری تا اون کاری رو که واقعن دوس داری پیدا کنی؛ و وقتی پیداش کردی هم فرصتشو داری و هم آزادی که شروعش کنی.
فرانک: عزیزم این واقعبینانه نیستش.
اپریل: نه فرانک، این چیزیه که غیرواقعیه. این غیرواقعیه که یه مرد با یه کلهی پر از ایده تو مدت این همه سال کاری رو انجام بده که دوستش نداره، برگرده به خونهای که دوستش نداره و با زنی که اونم این چیزا رو دوست نداره. میخوای قسمت بدترشو بدونی؟ همهی چیزی که ما داریم بر اساس اینه که ما "خاص" هستیم و از همه بهتریم. اما اینطور نیست! ما هم مثل بقیه هستیم! یه نگاهی به خودمون بنداز. واسه خودمون یه توهم مضحک درست کردیم. اینکه از زندهگی کناره گیری کنیم، یه جا ساکن بشینیم و بچهدار بشیم!
May 20, 2013
The Great Gatsby
Nick Carraway: The loneliest moment in someone's life is when they are watching their whole world fall apart, and all they can do is stare blankly
The Great Gatsby
مِیِر وُلفشِیر : بیایین یاد بگیریم تا وقتی که فرد زندهست رفاقتمون رو نشون بدیم، نه وقتی که مُرده.
IMDb
IMDb
June 26, 2011
The Daparted
بیلی: پلیسا هم می بینی؟
مدولین: یه بخش از کارمه. معمولن دانشجوهایی که از دانشکده ی نظامی اخراج شدن رو نمی بینم.
بیلی: همه ی پلیسا میان اینجا و گریه می کنن؟
مدولین: بعضی وقتا گریه هم می کنن. اگه توی خونه مشکلی داشته باشن یا از اسلحه شون استفاده کرده باشن.
بیلی: بذار یه چیزی بهت بگم. همه ی اونا تعهد دادن که از اسلحه شون استفاده کنن ولی چون زیاد تلویزیون تماشا می کنن می دونن که بعد از استفاده از اسلحه شون باید اشک بریزن. پدرسوخته تر از پلیسا وجود نداره!
مدولین: یه بخش از کارمه. معمولن دانشجوهایی که از دانشکده ی نظامی اخراج شدن رو نمی بینم.
بیلی: همه ی پلیسا میان اینجا و گریه می کنن؟
مدولین: بعضی وقتا گریه هم می کنن. اگه توی خونه مشکلی داشته باشن یا از اسلحه شون استفاده کرده باشن.
بیلی: بذار یه چیزی بهت بگم. همه ی اونا تعهد دادن که از اسلحه شون استفاده کنن ولی چون زیاد تلویزیون تماشا می کنن می دونن که بعد از استفاده از اسلحه شون باید اشک بریزن. پدرسوخته تر از پلیسا وجود نداره!
The Departed
فرانسیس: وقتی تصمیم می گیری به چیزی برسی، می تونی بهش برسی. این چیزیه که اونا توی کلیسا بهت نمی گن. وقتی هم سن تو بودم اونا بهم می گفتن: ما یا پلیس می شیم یا جنایتکار. امروز چیزی که من بهت می گم اینه: وقتی یه اسلحه ی پر به سمتت نشونه رفته، چه فرقی می کنه کی باشی؟
Subscribe to:
Posts (Atom)