February 27, 2012
February 18, 2012
February 13, 2012
The Iron Lady
مارگارت تاچر: مردم این روزها دیگه فکر نمی‌کنن. اونا احساس می‌کنن. چه حسی داری؟! من که با این موضوع احساس راحتی نمی‌کنم. منو باید ببخشید اما ما مردمی هستیم که تنها خیال می‌کنیم. می‌دونید یکی از بزرگ‌ترین مشکلات عصر ما اینه که ما تحت فرمانروایی کسانی هستیم که بیشتر به خیال و احساسات توجه دارن تا فکر و اندیشه. حالا تنها فکر و اندیشه‌ست که منو جذب می‌کنه. از من بپرس که به چی فکر میکنم.
دکتر: به چی فکر می‌کنی مارگارت؟
مارگارت تاچر: مراقب افکارت باش چون به الفاظی که می‌گی تبدیل می‌شن. مراقب حرف زدن‌ت باش چون به اعمال‌ت تبدیل می‌شن. مراقب اعمال‌ت باش چون به عادت‌هات تبدیل می‌شن. مراقب عادت‌هات باش چون به شخصیت‌ت تبدیل می‌شن؛ مراقب شخصیت‌ت باش چون به سرنوشت‌ت تبدیل میشه. ما همون چیزی می‌شیم که فکر می‌کنیم. و من فکر میکنم که خوب هستم!
دکتر: به چی فکر می‌کنی مارگارت؟
مارگارت تاچر: مراقب افکارت باش چون به الفاظی که می‌گی تبدیل می‌شن. مراقب حرف زدن‌ت باش چون به اعمال‌ت تبدیل می‌شن. مراقب اعمال‌ت باش چون به عادت‌هات تبدیل می‌شن. مراقب عادت‌هات باش چون به شخصیت‌ت تبدیل می‌شن؛ مراقب شخصیت‌ت باش چون به سرنوشت‌ت تبدیل میشه. ما همون چیزی می‌شیم که فکر می‌کنیم. و من فکر میکنم که خوب هستم!
The Iron Lady
مارگارت تاچر: من تو رو خیلی دوست دارم اما دنیس، من هیچ‌وقت از اون دسته زن‌هایی نخواهم بود که ساکت و خوش و خرم در آغوش همسرشون باقی بمونن؛ و یا تنها و بی‌کس تو آشپزخونه با ظرف شستن از پا در بیان. زنده‌گی یه نفر باید مفید باشه. فراتر از پخت و پز و تمیز کردن بچه‌ها. زنده‌گی آدم باید معنی و مفهوم بیشتری داشته باشه. من نمیتونم تا آخر عمرم فنجون چایی بشورم. من همینم که هستم دنیس.
دنیس: به همین خاطره که می‌خوام باهات ازدواج کنم عزیزم..
دنیس: به همین خاطره که می‌خوام باهات ازدواج کنم عزیزم..
The Iron Lady
:Margaret Thatcher
It used to be about trying to do something
Now its about trying to be someone
February 08, 2012
Midnight In Paris
گرترود استاین : کار یک هنرمند این نیست که نا امید و تسلیم بشه، بلکه اینه که برای تهی بودن وجودش یک پادزهر پیدا کنه.
IMDb
Midnight In Paris
گیل : میشه رمان من رو بخونی و نظرت رو بگی ؟
ارنست همینگوی : نظر من اینه که ازش متنفرم.گیل : تو که هنوز نخوندیش.
ارنست همینگوی : اگر بد باشه که ازش بدم میاد. چون از نوشته های بد متنفرم. اگر هم خوب باشه حسودیم میشه و حتی بیشتر متنفر میشم. تو نباید از بقیه ی نویسنده ها نظر خواهی کنی.
Midnight In Paris
ارنست همینگوی : [راجع به نویسندگی] هیچ موضوعی افتضاح نیست اگر که داستان واقعی باشه، اگر که نثر تمیز و صادقانه باشه، و متن، ظرافت و زیباییشو زیر فشار نشون بده.
IMDb
February 06, 2012
Good Will Hunting
اسکایلر [خطاب به ویل] : عقده ی تو نسبت به پول چیه ؟ من وقتی 13 سالم بود پدرم مُرد و این پول به من به ارث رسید. فکرشو نمیکنی، من هر روز که از خواب پا میشم آرزو میکنم که ای کاش میتونستم پولو پس بدم. حاضر بودم همه ی پولو تو یک ثانیه پس بدم اگه میتونستم یک روز دیگه باهاش(پدر) باشم. ولی نمیتونم، و اینه زندگیه من، و من باهاش میسازم.
IMDb
Good Will Hunting
پرفسور لمبو : بعضی وقتها آرزو میکنم که ای کاش تو رو نمیشناختم. چون اونوقت میتونستم شبها راحت بخوابم، بدون اینکه بدونم یکی مثل تو اون بیرون هست.
February 04, 2012
The Shawshank Redemption
اندی [ در نامه ای خطاب به رِد ] : یادت باشه رد، امید چیز خوبیه، شاید بهترین باشه، و چیز خوب هیچ وقت از بین نمیره.
Subscribe to:
Posts (Atom)